برچسب:, :: :: نويسنده : ایمان شهریاری
نغمه ریزید غیاب مه نو آخر شد باده خرم عید است که در ساغر شد روز عید است ، سوی میکده آیید به شکر که ببخشند هر آنکس که در این دفتر شد . . . عید سعید فطر بر شما مبارک . . . تا که چشمم باز شد دیدم که یارم رفته است / ماه مهمانی تمام و مهنگارم رفته است با گل این بوستان تازه انسی داشتم / گرم گل بودم که دیدم گلعذارم رفته است عید شما مبارک . . . خدایا این همه روزه بگیریم, گشنگی بکشیم, آخرشم پول بدیم تا قبول شه !؟ آخه این چه مهمونی بود !؟ عید فطر مبارک ! . . . خدایا عید است و دلم خانه ویرانه، بیا / این خانه تکاندیم ز بیگانه ، بیا یک ماه تمام مهیمانت بودیم / یک روز به مهمانی این خانه بیا عید فطر بر شما مبارک . . . به حکم مرجع اعلم که عشق نامش هست لب تو فطریه اش بوسه های کشدار است ! . . . برگ تحویل می کند رمضان / بار تودیع بر دل اخوان یار نادیده سیر، زود برفت/ دیر ننشست نازنین مهمان ماه فرخنده روی برپیچید / و علیک السلام یا رمضان عید رمضان بر شما مبارک . . . خوش بر کسی که سفره نشین خدا بود از هرچه غیر خواسته ی او گر ، جدا بود درب کلاس درس خدا چون گشوده شد خوش بر مطلبی که قبول انتها بود عید شما مبارک
. . . عید آمد و عید آمد با نقل و نبیدآمد رمضان مبارک رفت این فطر سعید آمد دنیا شده یکسر گل هرگوشه پرازبلبل هر خاک شده بستان چون نور امیدآمد . . . . . . هزاران آفرین بر جانت ای ماه / روان عاشقان قربانت ای ماه مبارک باد ماه عشق بازان / که بنشینند در ایوانت ای ماه مبارک باد عید روزه داران / نکویان جهان مهمانت ای ماه . . . . . . بر ملک دلم روی تو خورشید شود / بر جان و دلم عشق تو امید شود می نوش یکی جام سلامت ای دوست / خوش باشی و هرروز توچون عید شود . . . . . . عید صیام آمد و ماه صیام رفت / لطف تمام آمد و فیض تمام رفت شد عید فطر و لطف خدا باز تازه شد / گرد غم گناه ز جان عوام رفت . . . عید فطر ضیافتی است برای پایان این میهمانی عید فطر پاداش افطارهای خالصانه و بجاست عید فطر قبولی انفاقهای به قصد قربت است عید فطر پایان نامه دوره ایثار و گذشت است . . . خدایا سی شب به تو التماس کردم / این لحظه جواب طالب ام من خواهی بنواز و خواه رد کن/احسان و عتاب طالب ام من . . . . . . ای ماه صیام ارچه مرا خود خطری نیست / حقا که مرا همچو تو مهمان دگری نیست ای داده به باد این مه بابرکت و باخیر / مانا کهت از این آتش در دل شرری نیست . . . . . . بگذشت مه روزه و عید آمد و عید آمد / بگذشت شب هجران معشوق پدید آمد آن صبح چو صادق شد عذرای تو وامق شد / معشوق تو عاشق شد شیخ تو مرید آمد . . . برای خسته ی بد حال بوسه ای بفرست به جای فطریه امسال بوسه ای بفرست میار هدیه که بسیار دست و پاگیرست هلاک آن دو لبم ، حال بوسه ای بفرست . . . عید آمدو خنده به لبان شد در ساز دلم شاد و روان شد از تشنگی وسوزنخوردن گوهربه کلامم رمضان شد . . . مژده که رسید دعوت دوست مهمانی دوست وه چه نیکوست عید رمضان بهار جان هاست جانی که چنان علی خدا جوست . . . منّ شوال علینا / و حقیق بامتنان جا باقصف و بالعز / فو تعزید القیان او فی الاشهر لی / ابعدها من رمضان معنی : ماه شوال بر ما منت گذاشت، پس سزوار سپاس است. با شادی و نغمه بانوان آمد. باوفاترین ماهها برای من، همان دورترین آنان از رمضان می باشد. نظرات شما عزیزان: ![]()
![]() |